بررسی دیدگاه کارنپ در مورد علم تألیفی پیشین
نویسندگان
چکیده
رودلف کارنپ منکر هرگونه علم تألیفی پیشین است. دلیل عمدة او بر نفی هرگونه شناخت (علم) تألیفی پیشین، تعریف معناداری بر طبق اصل تحقیق پذیری تجربی و یا تأیید پذیری تجربی است. بر طبق این تئوری، جمله ای که قابلیت آزمون و تأیید تجربی را نداشته باشد، شبه قضیّه، مهمل و فاقد معناست. این گونه از جمله ها، هر چند به نظر می آید که مسأله ای را مطرح می کند اما در واقع مسأله نماست که بر اثر سوء استعمال زبان و ابهام زبان طبیعی پدید می آید. لذا با کاربرد تحلیل منطقی زبان در مورد این گونه از جمله ها معلوم می شود که اساساً مسأله ای در کار نبوده است و وجه مغالطی بودن این گونه از قضایا روشن می شود. کارنپ با اینکه برای احکام ریاضی ضرورت صدق قائل است، و به همین دلیل، این گونه از احکام را نوعی تعمیم احکام تجربی نمی شمارد، مع ذلک آنها را ناقض تجربه گرایی نمی داند. چون به نظر او این گونه از احکام از نوع تحلیلی است و صدق و کذب آنها تنها با معلوم ساختن معانی واژه های آنها معلوم می گردد. حقایق بنیادین منطق که محک و معیار تحلیلیت است مبتنی بر تعریف ضمنی کلماتی است که در آنها به کار می رود. نظریة کارنپ در نفی قضیّه تألیفی پیشین، مبتنی بر اصل تحقیق پذیری تجربی، و تمایز تحلیلی و تألیفی است. اصل تحقیق پذیری و یا تأیید پذیری تجربی شدیداً مورد نقض و ایراد است و لذا جز نامی از آن در تاریخ فلسفه باقی نمانده است. کارنپ با تحلیل منطقی زبان، نتوانسته است وجه مغالطی بودن دست کم بسیاری از نظامهای مابعدالطبیعی مطرح را نشان دهد. مثالهایی که از مابعدالطبیعه می آورد و به تحلیل آنها می پردازد عمدتاً بر گرفته از آثار هگل و هایدگر است و لذا می توان نقدهای او را ناظر به فلسفة ایده آلیسم آلمان دانست.
منابع مشابه
بررسی دیدگاه ملاشمسای گیلانی در مورد علم خداوند
ملاشمسای گیلانی، یکی از چهرههای درخشان و نامدار سدۀ یازدهم هجری، در مکتب فلسفی اصفهان است که همچون بسیاری از بزرگان حکمت در عصر خودش، از جمله ملاصدرا و میرداماد، در تمسک جستن به آیات و روایات، برای اثبات مباحث فلسفی، دستی توانا داشت. او که از شاگردان نامی میرداماد بود، بیشترین تأثیر را نیز از او پذیرفت و سبک مشاییان و مبنای فکری آنها را از محضر او آموخت. ملاشمسا در برخی از مباحث فلسفی از قبیل:...
متن کاملبررسی انتقادی دیدگاه ملاصدرا در تبیین سازگاری علم پیشین الهی و اختیار انسان
ملاصدرا، از سویی با استناد به قاعدة «بسیط الحقیقة کُلُّ الاشیاء» و استفاده از اصل تشکیک خاصّ در وجود، علم تفصیلی پیشینی حقّ تعالی را اثبات می کند؛ و از دیگر سو، گاه مختار بودن انسان را مساوق با مرید بودن او، و گاه نیز با اتّکا به همان قاعدة «بسیط الحقیقة» ـ که علّیت را در قالب تجلّی تحلیل می¬کند ـ مرادف با فاعلیّتی هم-عرض با خداوند معنا می¬کند. در این نظام فلسفی، تعارض میان علم پیشین الهی و اختیار انسان...
متن کاملرابطه قضا و قدر با علم پیشین الهی و جبر و اختیار از دیدگاه صدرالمتالهین
یکی از مسائلی که در ادیان آسمانی و بخصوص دین مقدس اسلام در زمینه خداشناسی مطرح شده و متکلمین و فلاسفه الهی به تبیین عقلانی و فلسفی آن پرداختهاند، مسأله «قضا و قدر» است که یکی از پیچیدهترین مسائل الهیات به شمار میرود و محور اصلی غموض آن را رابطه آن با اختیار انسان در فعالیتهای اختیاریش تشکیل میدهد؛ یعنی، چگونه می توان از یک سوی به قضا و قدر الهی معتقد شد و از سوی دیگر اراده آزاد انسان و نق...
متن کاملاختیار انسان و علم پیشین الهی
علم پیشین خداوند و چگونگی پیوند آن با اختیار، از جمله مسائلی است که از دیر باز در کلام و فلسفهاسلامی و نیز در کلام و فلسفه مسیحی و یهودی مطرح بوده است. برای حل مشکل چه در جهان غرب و چه در جهان اسلام، راههای گوناگونی پیموده شده است. در این مقاله مهمتریناین راهها مورد بحث قرار خواهد گرفت و خواهیم دید در زمانه ما کدامیک از اندیشمندان از چه راه حلی دفاع میکنند و نقاط قوت و ضعف هر یک از این رو...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
مقالات و بررسیها(منتشر نمی شود)ناشر: دانشکده الهیات و معارف اسلامی
ISSN 1010-4968
دوره 68
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023